بسمه تعالی
در عصر فناوری، رسانه و فضای مجازی آن چیزی که بیش از هرچیز شدت گرفته، میزان اطلاعات است، ما غرق در اطلاعاتیم، کلیپها و متنها باید در کوتاهترین زمان، اطلاعات زیادی به ما بدهند وگرنه هرچقدر هم که لازم و ضروری باشند وقتی برای دیدن و خواندن آنها نمیگذاریم. پس اولویتِ دریافت اطلاعات، با کوتاهی، جذابیت و انتقال در کوتاهترین زمان ممکن است؛ البته این معضلی است که امروزه با آن مواجهایم. بی آنکه بدانیم، حوصلهمان زود سر میرود، متنهای کوتاه و کلیپ به جای کتاب، آراستگی بیرونی بهجای آراستگی درونی، نمایاندن دارایی در فضای مجازی به جای لذت از دارایی در دنیای واقعی، دنیای مجازی به جای دنیای واقعی و غرق شدن در ابرواقعیت. تو گویی ناخودآگاه تبدیل به ابزاری زنده، در دست ابزار مصنوعی شدهایم؛ یا بهعبارتی بهجای استفاده از ابزار، مورد استفاده ابزار قرار گرفتهایم. پیر و جوان، همه چیز میدانند اما از همه چیز به اندازهای مختصر و کم عمق. خب راه حل چیست؟ راه حل اول جهاد تبیین و آگاهی از این وضعیت و یافتن نقاط منفی آن است؛ این آگاهی، نخست برای خودمان و بعد برای دیگران رهگشاست. از سویی پیامد این آگاهی این است که آفات فناوری، رسانه و فضای مجازی را غربال میکند و ما را دربرابر اطلاعات سطحی، مقاوم و واکسینه میکند. رهبری (مدظلهالعالی) میگوید:
الان مهمترین کاری که دشمن دارد میکند [انتشار] دروغ است؛ یعنی همین تلویزیونهایی که میدانید و میبینید مال دشمن است یا همین فضای مجازی، خبر دروغ میدهند، تحلیل دروغ میدهند، کشتهی دروغ معرّفی میکنند، آدمها را بدروغ، یکی را بد میکنند، یکی را خوب میکنند؛ دروغ. یک عدّه هم باور میکنند. بیانات در دیدار بسیجیان (05/09/1401).
وقتی این درست تبیین شود، در مرحلۀ بعد باید ببینیم چه راهکارهای اجرایی در برابر هجوم اطلاعات زیاد و ناچیز داریم و طرح این سوال که آیا اصلا میتوانیم در برابر این وضعیت، موقعیت بدیل و متفاوتی را رقم بزنیم؟ اگر این مهم محقق شود، ما با تغییر شکل و سبک زندگی متفاوتی روبهرو خواهیم شد، هرچند دستیابی به آن، فعلا، در حد یک امکان و احتمال است، اما میتوان به تحقق این امکان و وقوع آن امیدوار ماند
ابرواقعیت یا Hyperreality اصطلاحی که ژان بودریار (Jean Baudrillard) فیلسوف پستمدرن، آن را وضع کرد. ابرواقعیت، واقعیتی است، حاصل از واقعیت ابتدایی اما واقعیتر از آن. ابرواقعیت حاصل ایماژ و تصاویری است که ما از چیزی واقعی خلق کردهایم، اما چهره ای واقعیتر از واقعیت دارد و مرز میان واقعیت عینی و واقعیت ساختکی را درهم میشکند. مثلاً کتابخانه موجود در یک خانه، امروزه بیشتر از آنکه دلالت بر دانشِ بسیار کند، دلالت بر یک امر دکوری و پرستیژ و شخصیت فردی میکند. در واقع کتاب بدل به ایماژ و تصویر شده است و افراد، تصویر را واقعیتر از مدلول تصویر، تصور میکنند؛ این همان ابرواقعیت است.